نتایج جستجو برای عبارت :

دور از چشمان دوست داشتنی ات

ساقی دل و سبوی چشماناین کیست شبان به کوی چشمان
این مردمکان که خواب دارندما لیک تَکان به توی چشمان
دیدی که چه بی‌بخار برخاستخلقی پی آبروی چشمان
ما جلوه و آبرو ندانیماشک‌ایم نهان به جوی چشمان
خاموش که وقت کارزار استبرپای به های‌و‌هوی چشمان
گفتا دم باده نیست حلمی؟گفتم سر جان، به روی چشمان
دور از چشمان دوست داشتنی اتبه دور از چشمان زیبایت که خواب از من ربودندبه آن مکان باز می گردمآنجا که نخستین بار نگاه دلفریبت لرزه بر تار و پود من انداختدور از چشمان افسونگرت باز میگردمدور از هر هیاهو و در سکوت لحظه هاثانیه ها را می کاوم تا نشانی از تو بیابمتویی که با نگاه و آن غمزه چشمان افسونگرتدل به اسیری بردیمن شادمان که اسیر توامدور از نگاه ساحر و زیبایتبه دور از آتش نگاهتبه آن مکان باز می گردمآن مکان که نگاههای سرد و بی روحتچون نیزه های ز
به چشم هایی که در جهانی دیگر گشوده شد
پاکی پردیس در چشمان توبهترین تندیس در چشمان توزیر محراب بلند ابرویتراهبی قدیس در چشمان توسجده بر آدم کند گر بنگردیک نظر ابلیس در چشمان تو!سبز اما راه من را بسته استیک چراغ خیس در چشمان تومهربانی نرم نرمک کرده استمکتبی تاسیس در چشمان توآشنایی با خداوند جهانمی شود تدریس در چشمان توتا جهان برپاست، بختت یار بادچشمهایت تا ابد بیدار باد.
م.حمیدی. سال 1393
آرایش مناسب برای چشمان قهوه ای آرایشی است که هم چشمان را درشت نشان بدهد و هم آنها را درخشنده تر نشان بدهد. انتخاب رنگ پایه و سایه برای چشمان کار خیلی دشواری نیست. رنگ هایی مانند قهوه ای، آبی و طلایی و صورتی از نوع پررنگ و کمرنگ آن موجب ایجاد تقابل در چشمان می شود. در حقیقت ته رنگ سرد موجب تضاد با گرمی ته رنگ چشمان می شود و درخشش آن ها را چند برابر می کند. برای سایه های آبی و بنفش، بهترین تون گوجه ای یا آبی، است. استفاده از خط چشم مشکی موجب درخشش چش
از برق چشمان تو من شارژ می شوم، باخت های سنگین زندگی ام با برد تمام می شود. از بس که چشمان تو مثل رود پاک بوده اند ،این سال ها با آب پشت بغض های تو در فکر احیای رودخانه ها بوده اند.گفتم به روزگار نزدیک بین که چشمان تو توربین نیست، برق می خواهد از دولت بخت خویش طلب کند.از پارسال تا به امسال چه آب هایی که در خم شراب نریخته اند، چه کلاه هایی که از سرها، چه سرهایی که از تن ها بر نداشته اند،  چه عکس هایی که از رخ یار من به اخم تصویر نکرده اند، چه کمرهایی
?﷽? ? هی نگاهت بڪنم گم بشوم در چشمت ! گـم شـدن … در شبِ چشمان تو پیـــدا شـدن اسـت … ?⚌⚌⚌⚌⚌⚌?️ ? شهید راه نابودی اسرائیل ? ?⚌⚌⚌⚌⚌⚌?️
نوشته گم شدن در شب چشمان تو پیدا شدن است … اولین بار در شهید محمد مهدی لطفی نیاسر. پدیدار شد.
دخترک! این روزها خوابت را می‌بینیم. مادربزرگت خواب دختری را دیده که چشمان درشتِ سیاه‌رنگی دارد و به فارسی صحبت می‌کند. من خواب دختری را دیدم که چشمان سیاه‌رنگِ زیبایش هوش از سرم ربوده بود و بی‌نهایت دوستش داشتم. 
تنها کسی که در آشنایان تو چشمان درشت و سیاه‌رنگ دارد من هستم! برای من خوشحال‌کننده است اگر تو با چشمانی شبیه به چشمان من به دنیا بیایی. تو همان کسی هستی که بعد از من همه را به یاد من نگاه خواهد داشت. تو دنیای مرا بزرگتر از آنچه که ه
چشمان صورتی یا ورم ملتحمه، قرمزی و التهاب غشای پوشاننده سفیدی چشم و غشای قسمت داخلی پلک می باشد. این غشاها به باکتری ها، ویروس ها، عوامل آلرژی زا، مواد محرک، عوامل سمی و بیماری های زمینه ای داخل بدن واکنش نشان می دهند. ورم ملتحمه باکتریایی و یا ویروسی در بین کودکان شایع تر است.


به گزارش :
ادامه مطلب
به عنوان اولین نوشته ای که افتخارش رو دارم تا اون رو کنار متون دوست عزیزم و در مقابل چشمان شما قرار بدم دوست دارم تا هم شما بدانید من کی هستم و خب من هم لیاقت آشنایی با شما رو پیدا کنم.البته اگه تا پایان متن نظرمون عوض.نشد!!
ادامه مطلب
تو نور چشمان خداوند هستیاو تو را آفریده تا موفق و توانگر باشیهیچکدام از کارهای گذشته ات نمی تواند مانع محبت و خیرخواهی الله نسبت به تو شوداو علاقه ای به نا امیدی تو ندارد و موفقیت تو را میخواهدتنها ایمان توست که این راه را میسازد
درمان پف زیر چشم 
 آیا تا به حال شده وقتی از خواب بیدار می شوید بیشتر از زمانی که به بستر می روید احساس خستگی کنید؟ و درست زمانی که در آیینه نگاه می کنید، تورمی زیر چشمان خود 
ملاحظه می کنید. چشمان پف کرده ، کیسه باریکی زیر چشم، حلقه سیاه اطراف چشم و.. . همگی از مشکلاتی است که زیبایی را تحت تاثیر قرار می دهد. زنان و مردان اغلب 
در دهه ۲۰ و ۳۰ زندگی اغلب با این مشکل مواجه می شوند و با گذشت زمان این وضع بدتر می شود. سلامت نیوز در ادامه آورده است: چرا چ
شب دوست / گالاگو (Galago)
چشمان فوق العاده درشت این جاندار این تصور را در ذهن ایجاد می کند که گویا از مطلبی تعجب کرده و اصطلاحا چشمانش از حدقه بیرون زده. اما درشتی چشمان شب دوست به او کمک می کند تا دید در شب آسانی داشته باشد.از مشخصه های این حیوان باید گفت که شنوایی بسیار خوب، پاهای قوی و دم بلندی دارد که از آن برای تعادل استفاده می‌ کند. آنها همچنین در بیشتر انگشتان خود ناخن دارند بجز یک انگشت که برای نظافت از آن استفاده می کنند.
دیروقت خوابیدن و تا پاسی از شب بیدار بودن و به کامپیوتر خیره شدن می‌تواند سبب پف‌آلود شدن چشم‌ها گردد. پس کیسه‌های کوچک و آرام‌بخش چای گری ارلی که در کمد دارید نه تنها تشنگی شما را برطرف می‌کند بلکه می‌تواند به رفع خستگی چشمان شما هم کمک نماید، و این به علت خواص ضدالتهاب چای است (چای ارل گری چایی گوارا و جزء نوعی خاص از چای‌های طعم دار شده می‌باشد).
نگاهی درخشان و جذاب، پیش از آرایش چشمان، به تعادل خط ابروها و آرایش هماهنگ با چشمانتان وابسته است. به فرم چشمانتان دقت داشته باشید. با توجه به هر فرم و شکلی که چشمانتان دارد، می توانید برای اینکه اصول زیبایی را یاد بگیرید استفاده نمایید. پلک متحرک باید کمتر دیده شود و استفاده از رنگهای روشن تر در جهت وسعت بخشیدن به نگاه شما از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. با استفاده از یک قلم مو بین دو سایه تیره و روشن را محو نمایید. در ادامه این که از چه رنگی
با چشمان بازبا بدن‌های خشکشبیه به پروانه‌های قاب شده به دیوار خانه‌ی پیرزنی روس...
 
 
+ دوست عزیزی که یک ماه پیش آدرس ایمیلت رو گذاشتی؛ تو هم انگار مثل من خیلی دیر به دیر چکش می‌کنی. اگه اینجا رو می‌خونی  کاش یه جوابی بدی. واقعا نگرانتم.
من در خط به خط دفتر چشمان تو یک دنیا مکر و حیله‌ی عاشقانه می‌بینم!
گویا که مردمک چشمانت دانه، پلک و مژ‌ه‌هایت دام و چشمان من بی‌تاب هم صید...
.
پی‌نوشت: تا میای که خودت رو قانع کنی که سمتش نری، آروم آروم از کنارت رد میشه و میگه که من هنوز هستم! اگه میتونی منو بگیر!!!
پی‌نوشت: به قابلیت تشخیص فقط با احساس حضور رسیدم!
رنگ های مات کمرنگ و نزدیک به هم مثل کرم، آجری برای سایه و رنگ های گوناگون نظیر سبز لجنی در کنار مشکی با هر رنگ چشمی برای زیرساخت، انتخاب مناسبی خواهد بود. به طور کلی رنگ های متضاد از هر گروهی می تواند با رنگ قهوه ای بسیار شیک جلوه کند، هماهنگی و تناسب و هم گروهی رنگها در برخی چهره ها نیز موجب جذاب تر شدن چهره ها می شود. سایه دودی چشمان فقط پشت پلک و مماس با آن و رژ کرم قهوه ای همرنگ پوست که با رگه های مسی و فندقی لا به لای موها شیک و جذاب به نظر می
آرایش چشمان ریز
برای اینکه چشمان ریز درشت شوند راه های زیادی نظیر: استفاده از ریمل برای مژه های پایین، فر مژه، مژه مصنوعی و خط چشم، مرتب نگه داشتن ابروها وجود دارد که در ادامه به بررسی هریک پرداخته ایم.استفاده از خط چشم سفیداستفاده از خط چشم سفید، از راه های بزرگ نشان دادن چشمان ریز است. با مداد سفید، داخل پلک خود را خط بکشید. از یک مداد نرم برای اینکه به چشمانتان آسیب وارد نشود، استفاده نماید. در بخش گوشه پلک خود نیز می توانید از این مداد استف
در اعماق چمنزار، زیر درختِ بید
رختخوابی از چمن، بالشی لطیف و سبز
سرت را بگذار و چشمان خواب آلودت را ببند
وقتی دوباره چشمانت باز شدند، خورشید طلوع خواهد کرد
اینجا امن است، اینجا گرم است
اینجا گل های آفتابگردان محافظ تو خواهند بود
اینجا رویاها شیرینند و فردا آن ها را به واقعیت تبدیل می کند
اینجا جاییست که من تو را دوست دارم
«مسابقات عطش»
ای گنبد گیسوپریشان، ماه زائرکش
ای هر خیابان با قدمهای تو عابرکش
هم اشک چشمت بی نهایت آیت الکرسی ست
هم حیلهء لبهات در لبخند کافرکش 
در کوه نور ِگونه ات الماس می بینم
ای چشمهایت هند، ابروهات نادرکش
پشت سرت صحرا به صحرا عشق می ریزد
لیلا ترین! آوازهء عشقت مهاجرکش
خون هزاران مثل فرهاد است در راهت
ای ابرویت شمشیر، شیرینِ معاصرکش
از رودکی تا منزوی دیوانه ات بودند
ای در غزل دَه قرن چشمان تو شاعرکش 
امیرعلی سلیمانی
بدنم توان بلند شدن ندارد
در هیاهوی باد که
بی رحمانه مانند شلاق 
بر بدنم فرود می آید
و با موهای مثل شبم
در هوا می رقصد
قلبم نمی تپد و
دستانم سرد است
چشمان بی روحم
ماتِ درختی است
که با تکبر چشمانم
را آینه کرده است
ابر های سیه
آسمان شب را
تاریک تر کرده است
و در این سیاهی شب
کوها بر پیکر سردم
سایه انداخته اند
چشمان پر التماسم
به ماه خیره است 
که مرا در آغوش گیرد
و صدای کلاغ ها
کابوس را برایم
جهنم کرده است
بدنم توان بلند شدن ندارد
در هیاهوی باد که
بی رحمانه مانند شلاق 
بر بدنم فرود می آید
و با موهای مثل شبم
در هوا می رقصد
قلبم نمی تپد و
دستانم سرد است
چشمان بی روحم
ماتِ درختی است
که با تکبر چشمانم
را آینه کرده است
ابر های سیه
آسمان شب را
تاریک تر کرده است
و در این سیاهی شب
کوها بر پیکر سردم
سایه انداخته اند
چشمان پر التماسم
به ماه خیره است 
که مرا در آغوش گیرد
و صدای کلاغ ها
کابوس را برایم
جهنم کرده است
 
یکتا فاطمی
نیمه‌شب دیشب دلم هوای پاییز رو کرد!
چشمام سنگین شده بود ولی ظاهرا خودکارم هنوز رو کاغذ می‌رقصید و خسته نشده بود!
 
آبان و یک برگ درخت
زمین چشم به راه است
یک راه پر از باد
در امتداد تنه‌ی سخت
آن طرف‌تر به موازات راه
منم و صبر و هراس
چشم‌های تاریک خویش را
می‌فرستم پی آن شاخه‌ی برگ
می‌دوانم رویش
می‌رسم بر سر برگ
برگ لرزان استمنم و برگ و حواس
منم و برگ و دو چشم
برگ، لرزان پر ترس
پلک‌های چشم را
می‌کوبم بر برگ
برگ می‌زارد، می‌شود خواهش
من ولی چ
دانلود رمان چشمان سگ دارش با فرمت پی دی اف
 
| دانلود رمان چشمان سگ دارش |
 
دانلود رمان با لینک مستقیم رایگان و فرمت های pdf,apk,epub,jar برای موبایل و کامپیوتر
 
 
♦| نام رمان : چشمان سگ دارش
♦| نویسنده : : اعظم ابراهیمی
♦| موضوع : عاشقانه/ اجتماعی
♦| فرمت : پی دی اف
♦| تعداد صفحات : ۳۳۱
♦| خلاصه داستان رمان:
 
دانلود رمان چشمان سگ دارش دختری از جنس درد،پسری از جنس کینه…زندگی شان جوری بهم گره خورد که حتی تقدیر هم حریفشان نشد… داستانی پراز فرازو نشیب
دانلود رمان چشمان سگ دارش با فرمت پی دی اف
 
| دانلود رمان چشمان سگ دارش |
 
دانلود رمان با لینک مستقیم رایگان و فرمت های pdf,apk,epub,jar برای موبایل و کامپیوتر
 
 
♦| نام رمان : چشمان سگ دارش
♦| نویسنده : : اعظم ابراهیمی
♦| موضوع : عاشقانه/ اجتماعی
♦| فرمت : پی دی اف
♦| تعداد صفحات : ۳۳۱
♦| خلاصه داستان رمان:
 
دانلود رمان چشمان سگ دارش دختری از جنس درد،پسری از جنس کینه…زندگی شان جوری بهم گره خورد که حتی تقدیر هم حریفشان نشد… داستانی پراز فرازو نشیب
دانلود رمان چشمان سگ دارش با فرمت پی دی اف
 
| دانلود رمان چشمان سگ دارش |
 
دانلود رمان با لینک مستقیم رایگان و فرمت های pdf,apk,epub,jar برای موبایل و کامپیوتر
 
 
♦| نام رمان : چشمان سگ دارش
♦| نویسنده : : اعظم ابراهیمی
♦| موضوع : عاشقانه/ اجتماعی
♦| فرمت : پی دی اف
♦| تعداد صفحات : ۳۳۱
♦| خلاصه داستان رمان:
 
دانلود رمان چشمان سگ دارش دختری از جنس درد،پسری از جنس کینه…زندگی شان جوری بهم گره خورد که حتی تقدیر هم حریفشان نشد… داستانی پراز فرازو نشیب
دیده حسن روی تو دیده منور  میشود،
عالم از بوی خوش مویت معطر می شود.
گرد دامان تو گردم، دامن افشانی ز من،
سر به سودایت زنم، درد سرم سر می شود.
دیده چشمان ترت چشمان من تر می شود،
بوسه از لبهای تر گیرم، دلم تر می شود. 
آبرویم ریزی و از تو نشویم دست هیچ،
آبرو با آب جو گرچه برابر می شود. 
تشنه تر گردم، ببوسم از لبان تشنه ات، 
بوسه خوش باشد برایم، مرگ خوشتر می شود.
کاش با چشم دلت بینی جهان عشق را، 
پیش چشمانت جهان از عشق دیگر می شود.
 
تو همان آشوب بزرگی که به دلم آمد و بر دلت نمیشیند مهار این آشوب ،چشمان تو فال است و به تماشایش نشسته ام و چشمان تو اما ما را نمیبیند/گفتند در شهر آشوب شده است و ندیده میدانم کار قدم هایت بوده وقت گذر از کوچه ی آدم ها/گاهی حکم گناه را میشود صادر کرد،وقتی میشود دنیا را به نفع خود امضا کرد /اجازه ی امضای چشمانت را به نفع دلم میدهی آیا ؟؟/زلزله گشت و این خانه به آوار نشست ،خانه ات آباد خاک این خانه پای قدم یار نشست .گاهی میشود حکم گناه را صادر کرد الها
مست و ناهشیار به این می‌اندیشم که منحصرا در به یاد آوردن تو هشیارم. تو را تصور می‌کنم بدون این که سنگینی سر و پرتی حواس‌ام وقفه‌ای در به یاد آوردن زیبایی‌ات وارد کند. زور هیچ چیز در زندگی‌ام نمی‌تواند به تو برسد و در من، هیچ چیز نمی‌تواند دوست داشتن‌ات را به تعویق بیندازد....سال‌ها گذشته. سال‌های زیاد هم خواهد گذشت. اما من هیچ وقت از دوست داشتن‌ات دست برنخواهم داشت. این دیوار نامرئی میان ما هیچ گاه از بین نخواهد رفت. هیچ تلاشی هم برای فر
ایدای من!
اکنون دیگر هوا روشن شده است.
دوست داشتن،چه زیبا،چه پر شکوه،چه انسانیست!
تمام شب را چشمان ما بیدار مانده است؛من دم به دم به بالا نگریسته ام و هر بار،توانسته ام گردی سر زیبای تو را در زمینه اسمان تاریک ببینم و برق چشمان تو را احساس کنم؛چشمانی که من دوستشان دارم زیرا اینه های بی غبار قلب تو اند؛چشمانی که میدرخشند،زیرا می بینند که من به خاطر ان ها می نویسم؛و بدین دلیل،گردش قلم مرا با مراقبتی هوشیارانه تعقیب می کنند؛و می دانم که چقدر دو
اولین بار که شب تا صبح را گریه کرده بودم وقتی بود که برای اولین بار رتبه ی کنکورم آمده بود و من ۵ صبح بعد از اعلام نتایج خوابم برده بود و حوالی هشت صبح با چشمانی پف کرده از خواب پریده بودم. اصولا من وقتی این حجم اشک میریزم که بفهمم رویاهایم در حال ویرانیست و این حق من نیست.
مثل آن شب که فلانی در جواب محبت هایم جوری با من رفتار کرد که حقم نبود و من به قدری شبش اشک ریخته بودم که قرار صبحم برای اموزش رانندگی را تمام مدت سرم پایین بود و به چهره ی مرد آم
مست و ناهشیار به این می‌اندیشم که منحصرا در به یاد آوردن تو هشیارم. تو را تصور می‌کنم بدون این که سنگینی سر و پرتی حواس‌ام وقفه‌ای در به یاد آوردن زیبایی‌ات وارد کند. زور هیچ چیز در زندگی‌ام نمی‌تواند به تو برسد و در من، هیچ چیز نمی‌تواند دوست داشتن‌ات را به تعویق بیندازد......سال‌ها گذشته. سال‌های زیاد هم خواهد گذشت. اما من هیچ وقت از دوست داشتن‌ات دست برنخواهم داشت. این دیوار نامرئی میان ما هیچ گاه از بین نخواهد رفت. هیچ تلاشی هم برای ف
غولی بود با چشمان آبی که به زنی باریک اندام دلداده بودرویای زن خانه ای  کوچک بود خانه ای با باغچه‌ای پر از یاسکه باروری در آن شکوفا بود غول او را دیوانه وار دوست داشت دست هایش برای کارهای بزرگ ساخته شده بود نمی توانست خانه ای این چنین بسازدنمی توانست درِ خانه ای با  باغچه‌ای پر از یاسو سرشار از باروری را بکوبد غولی بود با چشمان آبی که عاشق زنی باریک اندام شده بودزنی باریک اندام و ریز نقش زنی که آغوشش برای آسودگی بازو از  گام‌های بلندِ د
لعنت به هر فرض و دلیلی، کم میشدم از چشمت،از یاد
لعنت به دانشگاه ملی، لعنت به دانشگاه آزاد
لعنت به چشمان حریصم کام دلم را شور کرده 
چون سیل از چشمم به پا شد از دست چشمان تو فریاد
ای کاش شعرم را نبیند ای کاش شعرم را نخواند
لعنت به استاد عزیزی که شاعری را یاد من داد
هابیل و قابیل وجودم روی تو روی جنگ دارند
ای کاش یا دل داشت یا عقل، از اولش این آدمیزاد
هر لحظه نوشیدم دوفنجان دمنوشِ درد و غصه گفتم
لعنت به نزدیکان هر کس از دوری ما میشود شاد
من لحظه های
در خرید عینک آفتابی بچه گانه نکات مهمی را باید در نظر بگیریم.
 
کودکان نیز به مانند بزرگ سالان چشمان بسیار حساسی دارند.ساختار چشمان ما به گونه ای می باشد که در برابر آفتاب و گرد و خاک و ..... بسیارحساس است.
بنابراین باید به دنبال راهی برای محافظت از چشمان خود بود. زمانی که در جهت نور خورشید در اتومبیل قرار دارید و یا به سمت آفتاب سوار بر موتور و یا دوچرخه هستید از جمله از مواردی است که به چشمان شما فشار زیادی وارد می شود و شاید حتی نتوانید مقابل خو
اویی که بسیار دوست می‌دارمش، می گوید اگر الان با ماه ازدواج کرده بودی، خوشبخت بودی. اویی که خبر ندارد از زخم کوچک من. اویی که خبر ندارد از رحیل چشمان تو. اویی که خبر ندارد از ذکر خیال من با کولیانِ آواره. اویی که خبر ندارد از تمام دیرینگی‌هایی که در دیار تو جا گذاشته ام. اویی که خبر ندارد...
ای شهد شیـرین عسـل ای آیت نورای کهکشان های هزاران ساله ی دوریــاحَیّ و یاقیّـوم ای عطر دلاویزای روح پاکی در حرا ، آیات پرشوربــاریده از رحمت به روی کائناتتبدها نموده خوب و هر زشتی ز تو حور از شرق وغرب وراست تاچپ مکرو حیلـهجمعند تا قرآن به غربت مانده مهجور کشتی و کشتیبان به طوفان در نبردنددشمن بکن مقهور ،حالش را تو ناجوردرغیبت سردار عرش و صـاحب الامرچشمان نامحرم بهِ رهبر را بکن کورهستند ایشان کیمیای باطِل السّحریک رهبر شا
عینک های آفتابی تنها برای زیبایی مورد استفاده قرار نمی گیرند .این عینک
ها مانند یک نگهبان از چشمان شما در برابر اشعه  ماوراء بنفش خورشید
،محافظت می کنند.( تابش اشعه ماوراء بنفش [UV] نوعی انرژی تولید شده توسط
خورشید است که باعث سرطان پوست و بیماری های چشمی می شود) انجمن اوپتومتری
آمریکا در این باره می گوید،شما باید به دلایل  زیر از عینک های آفتابی در
نور خورشید استفاده کنید. ادامه مطلب
آهنگ ارکستی عروس خوشگل ما چشمان آهو دارد
دانلود آهنگ اشکان عروس خوشگل ما
متن اهنگ عروس خوشگل ما چشمان اهو
دانلود اهنگ عروس ما چشمای اهوداره حلال ابرو دارد

آهنگ عروس خوشگل ما هلال ابرو دارد از مرتضی اشرفی

اهنگ عروس خوشگل ما اپارات

اهنگ مرتضی اشرفی عروس خوشگل ماچشمان اهودارد
آهنگ شاد عروس خوشگل
گریه کن این اشک چشمان توغوغا میکند/نیمه شب اندر پرستش وصل یکتامیکند/باولایت محوریها اشک چون آتشفشان/شادمان احمدوحیدر قلب زهرامیکند/زمزم دل تا بجوشدگونه هاتر میشود/زشتی تصویرما راباز زیبامیکند/معرفت اندربصیرت لازم هر گریه است/بهرزهرا وحسینش وصل دریامیکند/پاک می سازدگناه وبندگی حاصل شود/حالت واحساس دین راثبت دلها میکند/گریه هااندر فراق یوسف زهرانکوست/جسم وجان ما مهیا بهرآقامیکند/
مرحله اول۱-خط چشم را در دورتادور چشم استفاده نکنید چون باعث می شود که چشم های شما کوچکتر به نظر برسند، این کار لزوما بد نیست – چشم های کوچک هنوز هم می تواند اسرار آمیز و دراماتیک باشند – اما اگر شما به دنبال بزرگ کردن چشمان خود هستید این کار را نکنید.
خط چشم را فقط به بیرون سه چهارم پلک خود بکشید. از کشیدن آن به گوشه ی داخلی چشم اجتناب کنید.برای زیر چشم، خط چشم را دقیقا زیر خط مژه ها بکشید، نه داخل پلک.ممکن است بخواهید پلک پایین را با رنگ سفید یا
ای نگاهت از شبِ «باغ نظر»، شیرازتردیگران نازند و تو از نازنینان، نازترچنگ بردار و شب ما را چراغان کن، که نیست-چنگی از تو چنگ‌تر، یا سازی از تو سازترقصه‌ گیسویت از امواج تحریر «قمر»هم بلندآوازه‌تر شد، هم بلندآوازترگشته‌ام دیوان حافظ را، ولی بیتی نداشت-چون دو ابروی تو از ایجاز، با ایجازترچشم در چشمت نشستم؛ حیرتم از هوش رفتچشم وا کردم به چشم‌اندازی از این بازتراز شب جادو عبورم دادی و دیدم نبود-جادویی از سِحر چشمانِ تو پُراعجازترآن که چشم
دوست ندارم دیگه مانتوهای رسمی بپوشم و مقنعه سر کنم 
دوست ندارم 
دوست دارم رنگی باشم دقیقا شبیه اون زنی که توی رویاهای دختربچگیم بود
دوست دارم بخندم و کاری که دوست دارم انجام بدم 
دوست دارم کار های قشنگم دیگرانو خوشحال کنه 
دوست دارم ... دوست دارم 
دوست دارم قلبم زنده باشه ... پیروز باشم 
دوست دارم آسمونو ببینم 
دوست دارم ستاره ها رو بشمرم 
دوست دارم دور از هیاهو بقیه عمرمو زندگی کنم ...

+ البته نه اون رنگی رنگی شکل اینفلوئنسرهای خز و بی معنی ای
درشب قدرخدالطف وعنایت دارد/شیعه راحضرت اوفیض وکرامت دارد/برسد مومن شوریده به درگاه وصال/با علی سوی دلش گنج ولایت دارد/زمزم آل نبی گوهر چشمان بشر/این همه عشق فقط اوز امامت دارد/معرفت لازمه درک شب قدر خداست/تاسحر شوردعا مزدحلاوت دارد/اشک چشمان ولایی شب قدری زیباست/ ازبر شیعه فقط نورهدایت دارد/میرسد مژده مهدی به تمنای ظهور/موسم یاری او وقت اطاعت دارد/
✍✍
درانفرادی چشمان تو...
ای  برانگیخته!  برگزیده ! ای  بَلَد جان !  فروریخته کاخ سنگینِ دل . ای  لرزه انداز  در مقدّرات  مغرضانه!
 رُسته از خاک  حَسَنات! 
هستی گرفته از حرارت  حضور !
 ای در مَطلَع نظر ؛   من سلول  به سلولِ تن ؛ درانفرادی چشمان  توأم ...
خود ؛  آویخته ام از بام های بندگی ات .
خود به نقد جان ستانده ام زنجیرو پای بند از شرم فروشان  شهر شقاوت .
این  منم  اَعو ذُبا لعشق از سنگ آباد سِحر نامحرمان .
هرگزم مباد رهایی  از  مرز های  مهربانی
نکاتی مهم درمورد طرز کشیدن خط چشم
بعضی از خانمها دوست دارند که در روز از خط چشم استفاده کنند. استفاده صحیح از خط چشم زیبایی چشمان را چندین برابر میکند و مژه ها ضحیمتر به نظر می آیند. خط چشم به رنگهای مشکی و قهوه ای تیره در دسترس است.

ادامه مطلب
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست
به جان او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست
و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برای دیده بیاور غباری از در دوست
من گدا و تمنای وصل او هیهات
مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
دل صنوبریم همچو بید لرزان است
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
چو هست حافظ مسکین غلا
شده است به دنیایی بروی که در آن شیرِ سلطانِ جنگل منتظرت ایستاده است.
نگاهت بی دلیل روی درخت ها و شاخه ها و برگ ها می چرخد
و با چشمانت دنبال روباهی می گردی که پنهان شده است.
شیر جنگل شیهه می کشد برایت و نمی بینی اش.
روباه می آید و با چشمان مخمورش قلبت را به جوش می آورد.
شده است شیر جنگل صدایت بکند که بمان تا
دنیا را به نامت بزنم و تو دنیایت بچرخد توی
دندان های تیزِ روباهی که حلقش را آماده کرده است برای بلعیدنت؟ 
شده است که سلطانِ مهربانی را نخواهی ا
تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می دارمتو را به خاطر عطر نان گرمبرای برفی که آب می‌شود دوست می‌دارمتو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارمتو را به خاطر دوست داشتن دوست می‌دارمبرای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریختلبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می‌دارم
تو را به خاطر خاطره‌ها دوست می‌دارمبرای پشت کردن به آرزوهای محالبه خاطر نابودی توهم و خیال دوست می‌دارمتو را برای دوست داشتن دوست می‌دارمتو را به خاطر بوی لا
سلام
آقا من یه مشکلی دارم و اونم این هست که نمیتونم چند ثانیه بیشتر به چشمان کسی نگاه کنم. و مسئله عدم اعتماد به نفس و کم رویی و اینها نیست اصلا. انگار حس میکنم وقتی به چشمان کسی خیره میشم انگار یه اتفاقات پشت پرده ی روحی شروع میکنه به رخ دادن که سریع نگاهم رو برمیگردونم.
این مسئله در ارتباطم با آقایون اصلا به چشم نمیاد، چون مردها خیلی خیره نمیشن به همدیگه موقع حرف زدن. ولی وقتی با یه خانوم صحبت میکنم خانوم ها گویا براشون عادیه که توی کل تایم حر
ما دوست معمولی ایم، اون عاشق یکی دیگستما دوست معمولی ایم، به روی هم نمیاریم احساسمون رو
ما دوست معمولی ایم، از دلتنگیش دارم دق میکنم
ما دوست معمولی ایم، هیچ گزینه ی دیگه ای نیس
شب تا صبح تو بغل هم میخوابیم، ما دوست معمولی ایم
بهم میگه تب داری؟ ما دوست معمولی ایم
دستم رو میپیچم دور گردنش، ما دوست معمولی ایم
واسه دیدنش لحظه شماری میکنم، ما دوست معمولی ایم
دوسش دارم، ما دوست معمولی ایم
ما دوست معمولی ایم، من عاشقش نیستم
خشم میلغزد بر چشمان اندوهگینم...
 دستش را محکم فشار میدهم ... 
 میترسد ...
 جیغ میزند...
 با چشمان درشت التماس گونه بغض میکند... 
 من عصبی تر داد میزنم سرش...
 بغضش میترکد روی سفیدی کاغذ و نوشته ها جان میگیرد... 
کاغذ سیاه میشود...
دوباره در بند کشیدمش...
 احساسم را میگویم...  

آدنا
خشم میلغزد بر چشمان اندوهگینم...
 دستش را محکم فشار میدهم ... 
 میترسد ...
 جیغ میزند...
 با چشمان درشت التماس گونه بغض میکند... 
 من عصبی تر داد میزنم سرش...
 بغضش میترکد روی سفیدی کاغذ و نوشته ها جان میگیرد... 
کاغذ سیاه میشود...
دوباره در بند کشیدمش...
راستی احساسم را میگویم...  

آدنا
سرت را بالا بگیر عباس! تو کنار حسن ایستاده ای. تو در آستانه عرشی! حسن، اسم رمز پرواز عرشیان است عباس! سینه زخمی و التیام ناپذیر او انباره ای از دردهای ناگفتنی است. او بیش از همه در داغ مادر، داغدیده است! می دانی؛ او با چشمان خود چادر خاکی فاطمه را دیده است. سیلی را، غلاف را، و بی شرمی چشمان غاصبان را هم دیده است. او داغ دیده است عباس! شقایق تفسیر سینه سوخته اوست؛ و این درد را تو بهتر از همه می فهمی. پسر علی باشی و ناموس تو را در میان کوچه ها هتک حرمت
چشمان انتظارم درجستجوی مهدی است/بادیده محبت مجنون کوی مهدی است/آهنگ بندگی را ازاو به شیعه دادند/چون کعبه وولایت لطفش ز سوی مهدی است/اصلاح میشودجان درپرتو ولایش/اخلاق دوستانش ازخلق وخوی مهدی است/باید برای مولا آماده فرج شد/حتی بهشت ایزد عطرش زبوی مهدی است/آدینه ها فراوان شیعه کند دعایش/هرجمعه ای بیاید درگفتگوی مهدی است/بهرظهورمولا بسیار شور دارم/پاکی قلب ودیده از شستشوی مهدی است/
نه! نگفتم دوستت دارم ولی جانم تویی
خالق هر لحظه از این عشق پنهانم تویی
 بانگاهت داغ یک رؤیای شیرین بر دلم
می‌نشانی تا بفهمم حکم ویرانم تویی
بی‌قراری می‌کند در شعر هم رؤیای تو
باعث بی‌تابی چشمان گریانم تویی
آمدی تا من فقط مومن به چشمانت شوم
«ربّنا و آتنا»ی بین دستانم تویی
گرگ‌های چشم تو، آدم به آدم می‌درند
من نمی‌ترسم از آن وقتی که چوپانم تویی
عشق ِ دورم از کجای قلعه‌ام وارد شدی؟
که ندیدی در حریمم، ماه و سلطانم تویی
درد یعنی حرفی از نام ت
چشمان انتظارم درجستجوی مهدی است/بادیده محبت مجنون کوی مهدی است/آهنگ بندگی را ازاو به شیعه دادند/چون کعبه وولایت لطفش ز سوی مهدی است/اصلاح میشودجان درپرتو ولایش/اخلاق دوستانش ازخلق وخوی مهدی است/باید برای مولا آماده فرج شد/حتی بهشت ایزد عطرش زبوی مهدی است/آدینه ها فراوان شیعه کند دعایش/هرجمعه ای بیاید درگفتگوی مهدی است/بهرظهورمولا بسیار شور دارم/اینک جهان هستی در آرزوی  مهدی است/
فکر می‌کنم انعطاف پذیری‌ام در حد قابل قبولی داره بهتر میشه، این رو از شناور بودن برنامه‌ریزی دید و بازدید دوست و آشنا و فامیل در سفر به تهران میشه دید، برنامه‌های دیداری که دو هفته قبل ست کردم هیچ کدام شبیه برنامه اولیه پیش نمیره ولی من شاد، راضی و خوشحالم و از این تغییرات لذت می‌برم :) تو mbti میگن وقتی یک J هستی با آپشن P. مثل روزی که فهمیدی حسن ریوندی در تست mbti درونگرا است و با چشمان گرد شده گفتی مگه میشه؟ :)
تورا دوست دارم شاملو

متن تورا دوست دارم
دانلود اهنگ من از عهد آدم تورا دوست دارم
من از روز ازل تو را دوست دارم

تورا دوست دارم چون نان و نمک

من از عهد آدم تورا دوست دارم علیرضا قربانی

دکلمه تو را دوست میدارم

دوستت دارم
من از عهد آدم تو را دوست دارم
من از عهد آدم، تو را دوست دارم از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی من ای حس مبهم، تو را دوست دارم
سلامی صمیمی‌تر
دو شب پیش به یکی از دوستام پیام دادم و خواستم یکمی حرف بزنیم بهم گفت حوصله تایپ ندارم و اگر میتونم بهش زنگ بزنم.من نمیتونستم زنگ بزنم.ینی هیچوقت نمیتونم.حرف زدن برام سخته وقتی کسی پیشمه.معذبم و اذیتم.در نهایت ازش خداحافظی کردم و اون شب هم گدشت.انگار دایره ارتباطام به اجبار هر روز داره کمتر میشه.هیچ دوستی اینجا ندارم و همه دوستیام به چت کردن محدود شده که از یه جایی به بعد برای خودمم خسته کننده میشهخودم هم تاحدی گریزان شدم از رودرو شدن با آدما.ا
چاه، از آن زمان که تو در آن گریستی، جوشان است
سحر از سپیده‌ی چشمان تو، می شکوفد
و شب در سیاهیِ آن، به نماز می ایستد.
هیچ ستاره نیست که وامدارِ نگاه تو نیست
لبخند تو، اجازه ی زندگی است
هیچ شکوفه نیست کز تبار گلخند تو نیست
 
(علی موسوی گرمارودی)
دوستت دارم...
به سان یک دیوانه، به سان یک سرباز 
به سان یک ستاره سینما 
دوستت دارم، به سان یک گرگ، به سان یک پادشاه 
به سان انسانی که من نیستم 
میدانی من اینگونه دوستت دارم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخند
عشق همچنان در تفکرات کهنه و زوار در رفته من حقیقتی نامعلوم مانده است. سال هاست که به دنبال هر اتفاقی نشانه هایش را جست و جو میکنم اما افسوس هر انقدر که به واقعیت نزدیک می شود از دستان من دوری می جوید. می خواهم فراموشی را سر لوحه ی انتخاب ها و اشتباهات گذشته قرار دهم بلکه کورسویی خاکستری از لابه لای اوار های تاریخ نمایان شود. شاید از توان ذهنیت من خارج باشد اما نمی توانم نظاره گر این نرسیدن باشم. ما باید برسیم ... ضمیر جمعی که با وجود نبودن زیبایی
گریه برمرتضی درزمزم چشمان ماست/این توسل باارادت گوهر ایمان ماست/گرچه در مظلومیت صدچشمه دارد حضرتش/عشق اودرجان شیعه همره احسان ماست/کوفه گشته بی ولایت درشب قدر علی/داغ اوتاروزمحشر دردل وبرجان ماست/یاعلی ذکرمدام ودرعبادت کامل است/مزداین ماه مبارک دیده گریان ماست/می نویسد حضرت حق مغفرت با سرنوشت/گرعنایت اونماید سخت هم آسان ماست/ماهمه درکوی مولا چون غلام درگهیم/باولایت تاشهادت نقطه پایان ماست/دررکاب رهبرخودمنتظر بهر ظهور/یوسف زهراامید وم
 
 
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
 
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
 
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
 
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد
به ما وعده‌ی بهشت روی زمین داده بودند، راست گفتند، بردند، همه‌ی ما را بهشت زهرا بردند. عده‌ای از مردم توی کرمان زیر دست و پا له شدند، قفس‌های سینه‌شان باز، نفس‌هایشان باد هوا شدند. اگر آقا محمد خان چشم‌ها را توی کرمان کور می‌کرد این بار چشمان کور، آدم‌ها را توی کرمان ترور کور می‌کردند. منادی صدا می‌زد بی آن که خونی از دماغ کسی ریخته شود انتقام سخت از عربستان و حادثه‌ی مِنا گرفته شد. عده‌ای از مردم توی آسمان پر پر شدند، این بار هوا بود،
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد ز چشم 
او تما
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد ز چشم 
او تما
نمیدانم از کجا شروع کنم. چندساعت پیش عصبی و ناراحت بودم و الان حس خوبی دارم. زندگی را دوست دارم. خانه ام را دوست دارم و این تنها چیز خوبی است که قرنطینه کردن برایم داشت. خانه ام را با تمام جزییاتش دوست دارم. البته هیچوقت متوجه این زیبایی ها نشده بودم تا اینکه دوستم از همه ی زیبایی های خانه ام استوری گذاشت. دیوارهای خانه ام را دوست دارم. نقاشی های روی دیوار را دوست دارم. اینه ی سورریالم را دوست دارم. بخاری را دوست دارم. قوری و کتری و پوست پرتقال رو
برای مُردن شاید بخواهم در دریا غرق شوم. همیشه غرق شدن در چیزی که دوست نداری به غرق شدن در میان آدم هایی که دوستشان داشتی ترجیح دارد.
بعد تر خواندم که غرق شدن در دریا درد زیادی دارد. منکه نفهمیدم چرا درد دارد، ولی نوشته بود از صفر تا صد، دردش هشتاد است. 
شاید بشود درد کمتری کشید. مثل یک لحظه خوردن چیزی که همیشه از آن می ترسیدی. 
دوست دارم روزی که برای این کار انتخاب میکنم روز خوبی باشد، و برای آخرین بار حس خوبی داشته باشم. شاید نیاز به کمی هیجان دا
ای عاشقان ای عاشقان زنجیر پای خود منم
تن خسته ام همچون شرر شوق فنای خود منم
راه گریز از این قفس بر من نمی بندد کسی
بر پای تاول دیده ام بند وفای خود منم
آئینه چشمان او صد رنگ بازی میکند
گر من سیه روزم بدان رنگ بلای خود منم
چشم امید از یاری یاران جانی بسته ام
در خلوتی بی مدعا دست بدعای خود منم
در بی نیازی های من همت اگر نازد روا
در خلوت بی خویشتن درد آشنای خود منم
آئینه چشمان او صد رنگ بازی می کند
گر من سیه روزم بدان رنگ بلای خود منم
آئینه چشمان او ص
دوست دارم رهبرم رادلبر پیغمبر است/دوست دارم رهبرم را وارث برحیدراست/ازتباراهل بیت و آیت خوب خداست/دوست دارم رهبرم راجلوه ای ازکوثراست/اوپیام کربلا را میدهدبرمسلمین/دوست دارم رهبرم راآسمان رااختراست/میرود راه امام وهرشهیدی باهدف/دوست دارم رهبرم راشیعیان راسروراست/دشمنان دین ماراباز رسوامیکند/دوست دارم رهبرم رادشمن اوابتر است/اسوه والگوی خوبی گشته آقا درجهان/دوست دارم رهبرم رابهر عالم گوهراست/شیعه باشدجانفدای حضرت سیدعلی/دوست دارم ره
7 ویژگی شما که مردان دوست دارندفکر می کنید آقایان فقط سینه های بزرگ و کمر را دوست دارند؟ شما اشتباه می کنید برخی حرکات یا مواردی که شما می گویید باعث می شود مردان عصبانی شوند. آیا علاقه شما را جلب کردم؟ در زیر مشاهده کنید تا این همه سخت تر کار کنند و مقاومت ناپذیر شوند.Ου آنها آنها خنده و لبخند بزرگ شما را دوست دارند ، به خصوص وقتی که آنها احساساتی را به شما نسبت می دهند. بگذارید کیم کارداشیان هر کاری که می خواهد انجام دهد! چند چین و چروک بالاتر
جلوی چشمانم سیاه می شود و عینیتی می دهد به همه تصویرهای تاریکی که چشمانم از پس رنگها به من هدیه داده است مانند نفسی عمیق در طبیعتی دل انگیز که تنها تو را به سرفه خواهد
انداخت: هوایی که مسموم شده است از غصه های ادامه دار، از دیدار های حساب شده، از منفعت ها ... می خواهم به تاریخ ها نگاه نکنم به اینکه چند سالم است یا چند سال گذشته است و دیگر وقتی به ریل های آهنی مستاصل از فرط پیموده شدن ملولانه خیره شده ام فاصله ام را از کرانه ی امید تخمین نخواهم زد.
ابرو و مژه های زیبا اجزای اصلی صورت هستند که تاثیر بسیار زیادی بر چهره می گذارند. زمانی که صحبت از ایجاد آرایشی با ظاهر خوب به میان می اید، ابروها و مژه ها باید بهتر از همه باشند. ابروها می توانند ظاهر کل صورت شما را تغییر دهند و قدرت انتقال احساسات را دارند. مژه ها نیز همانند یک چارچوب برای چشمان شما عمل می کنند. زمانی که مژه ها به درستی فر می شوند می توانند چشمان شما را بازتر نشان دهند ، باعث درخشندگی آن ها شوند و زیبایی طبیعی شما را برجسته نما
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
یک طرف زلفی پریشان ، یک طرف عطر بهشت
زندگی در چشم من تردید در تردید بود
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب های
 چقدر دوست داشتن تو خوب است. دوست داشتن تو  ماهی قرمز هیچ سفره هفت سینی نیست. دوست داشتن تو عین ساعت تحویل سال است. ــ همیشه منتظرش مانده ایم. ــ دوست داشتن تو  عیدی اول فروردین است. کاش همیشه عید بود. کاش همیشه تو را عیدی می گرفتم. تو را دوست دارم زمین از چرخیدن می ماند. و خورشید فراموش می کند که باید غروب کند. تو را دوست دارم. سیب ها  همه ی فصل ها به شکوفه می نشینند. چلچله ها کوچ نمی کنند. وقتی تو را دوست دارم دختر کوچک آسمانم هنوز.
اولین پست ۹۸مون
ای نگاهت از شب باغ نظر، شیرازتردیگران نازند و تو از نازنینان، نازترچنگ بردار و شب ما را چراغان کن که نیستچنگی از تو چنگ‌تر، یا سازی از تو سازترقصه گیسویت از امواج تحریر قمرهم بلند آوازه‌تر شد، هم بلند آوازترگشته‌ام دیوان حافظ را، ولی بیتی نداشتچون دو ابروی تو از ایجاز، با ایجازتر
چشم در چشمت نشستم، حیرتم از هوش رفتچشم وا کردم به چشم اندازی از این بازتر
از شب جادو عبورم دادی و دیدم نبودجادویی از سحر چشمان تو پُر اعجازتر
آن که چشمان مرا‌تر
من هومانم چیز هایی را دوست دارم که هیچ کس دیگر دوست ندارد یا افراد کمی دوست دارند و از چیز هایی بدم می آید که همه دوست دارند تنها چیزی که هم من دوست دارم و هم شما ها ادبیات است پس اکثرا راجع به ادبیات حرف میزنم ولی درباره ی چیز های دیگری هم که دوست دارم هم مینویسم
نکته :من نه نردم نه گیگ نه آدم معمولی 
 آن روز در آسمان هفتم خبری بود ، همه چیز به هم ریخته بود و صدای گریه کودکی به گوش می رسید که مدام داد می زد (( زمین را دوست ندارم )) . خداوند صدای کودک را شنید ، پس ، آفرین ، یکی از فرشتگان زیبایش را صدا کرد واز او خواست آن کودک را نزد او بیاورد . کودک را پیش خدا آوردند ؛ هنوز گریه می کرد . همه رفتند و کودک ،  با خدا ، تنهاماند او هرگز خدا را ندیده بود تنها می دانست که او و تمام آن کودکانی که به زمین سفر می کنند نقاشی های خداوند هستند . چشمان سیاه و درشت
Here 
چشم هام پوشونده شدند
باخون پوشونده شدند
بهم بگو چرا
دروغ نمی گم
 
یه باد سرد می وزه
حس میکنم چشم ها رو منه
تمام دردی که در رگ هام در جریانه
 
دستان گره خورده من بی حال می شن
همه به من سنگ پرتاپ میکنن
اما من نمی تونم فرار کنم
 
این اصلا بامزه نیست
این برای کیه؟
لطفا یکی به من بگه
حالا در این مسر سوزان روی اتش
 
لطفا من نمی خوام فریاد بزنم
(چشمان شیطان می اید، چشم ها بازه،چشم ها بازه)
 
لطفا نمی خوام فریاد بزنم
(فریاد بزن ، فریاد بزن ،فریاد بزن)
در
این هفته شرکت Unicode Consortium در اقدامی جالب لیست ده ایموجی که بیشترین استفاده را توسط کاربران در شبکه های اجتماعی داشته اند، منتشر کرده. گفتنی است این شرکت مسئول حفظ Unicode Standard است که خود توافقنامه ای برای رمزنگاری دیجیتال، نمایش متن، نماد و ایموجی ها محسوب می شود. این اولین بار است که چنین سازمانی نسبت به انتشار اطلاعات داخلی خود در خصوص پرکاربردترین ایموجی ها اقدام می کند.
در زیر لیست ده ایموجی با بیشترین استفاده آمده است:
1- اشک شادی2- قلب قرمز3-
گاهی زمین و آسمان‌ها لب به سخن باز می‌کنند...
تجربه‌اش کرده‌ای؟! حتما...
 
حس بی‌نظیری‌ست زمانی که چشمان‌ت را می‌بندی، آغوش‌ت را باز می‌کنی، پشت‌ت به گرمای زمین گرم است و روبروی‌ت انتهایِ بی‌انتها...
 
نسیم که می‌آید قطره قطره‌اش پشت چشمان‌ت منتظر می‌مانند... صدای‌ت می‌کنند... تلاش می‌کنند پلک‌های بسته را باز کنند... گویی خبری مهم آورده‌اند... بی‌محلی که می‌کنی به سختی از تو دور می‌شوند... دور و دورتر... و تو حس می‌کنی بخشی از وجودت
آرایش چشمان مشکی و پوست های سفید
ضد آفتاب های بی رنگ و هم رنگ برای این رنگ پوست مناسب است. ولی انتخاب کرم رنگی مناسب تر است. چرا که پوست را از حالت سفیدی مطلق بیرون می آورد. در حقیقت رنگی که هلویی و صورتی زیبایی به وجود آورد و فرق زیادی هم با پوست نداشته باشد. اندکی صبر کنید تا یکنواخت روی صورتتان بنشیند. پنکیک های متناسب با رنگ کرم، می تواند پوست را از براقی یا مات بودن خارج نماید. رنگ سایه را با رنگ لباس انتخاب نمایید و برای زیرساخت از روشن تری
در عجبم از تو که این همه سوخته ای و این همه ساخته ای 
در عجبم از تو که در سوختن اسباب کاملا سوختن برایت فراهم بوده و در ساختن هم خودت هیچ کم از کمال کار نگذاشته ای
در عجبم از تو و آن خیزابهایی که در تو سر بر می آرد چه سهمگین اند! باز اگر بی رگ بودی .....
در عجبم از تو و این منظومه کاملا بغرنجی که تو را ستاره آن کرده اند....سیاره هایی که گرد تو می گردند هر یک خورشیدی را کله پا می کنند.
در عجبم از تو...پیش نیامده بود در این سی وشش سال زندگی کسی این همه اعجاب
از آدمای جدید خسته ام از تمام مراسمات خسته ام آدم هایی که می نشینند روبه روی یک دیگر نظر می دهند میپرسند و بعد از هر نتیجه منفی همگی در سکوت مینشینن و در نگاهشان پر از حرفست که من از ترجمه تک تکشان بیزارم برای همین سرم را می اندازم پایین و دوباره سعی میکنم خودم باشم بخندم و فراموش کنم خانوادم چه انتظاری ازم دارن .
دفعه اخر چنان خورد شدم که نه حرفی برای گفتن داشتم نه رویی برای نگاه کردن به چشمان تک تکشان دلم نمی خواست خدا را صدا کنم یادم هست فردا
شعر موشّح: حروف اول مصرع اول هر بیت در بردارنده ی یک رمز است
برده ام چشمان خود چشمان یار
می بَرد، از دل نگاهش اختیار
سیل اشکم زان گواهی می دهد
سد راهش گاه، آهی می شود
مهربانی می کند بغض گلو
دل ستانی می کند آواز او
ای خدا آمد دلم آغوش عشق
در دلم هرگز نکن خاموش عشق
لاله گونم زان نیازم کن روا
دفترم را پر کنم از بیت ها
لول لولم کن مرا میل مِی است
بس که خوردم خون دل خونابه بست
هرچه دارم از تو دارم ای خدا
هرچه خواهم از تو خواهم ای خدا
اهل سودایم دلم دارد
اگر خدا را دوست داری
اگر خدا را دوست داری،✨خدا گفته است:✨(لا یسخر قوم من قوم)همدیگر را «مسخره نکنید.»
اگر خدا را دوست داری، ✨خدا گفته است:✨(ولا تلمزوا انفسکم)از همدیگر «عیب جویی نکنید»
اگر خدا را دوست داری ،✨خدا گفته است:✨(ولا تنابزوا بالالقاب)«لقب زشت» به هم ندهید.
اگر خدا را دوست داری، ✨خدا گفته است:✨(و انفقوا فی سبیل الله)در راه خدا «انفاق کنید.»
اگر خدا را دوست داری ،✨خدا گفته است:✨(و بالوالدین احسانا)و «به پدرو مادر نیکی کنید.»
اگر خدا
یکی از دوستام می گفت، هر کسی خیلی خودش را دوست داشته باشه آنگاه سایرین را هم دوست خواهد داشت. 
 
ایده ایشان این بود که دوست داشتن دیگران به دلیل دوست داشتن خود است و هر چه خود را بیشتر دوست داشته باشید آنگاه دیگران را نیز دوست خواهید داشت.
 
ادامه مطلب
میخوام بدونی عزیز دلم 
تو رو دوست دارم، بیشتر از هر کس و هر چیزی که دوست داشتم 
جوری که هیچ چیز و هیچ کس رو اینجوری دوست نداشتم تا الان 
عشق من
دوست دارم 
اونقدر که میتونم چیزی یا کسی رو دوست داشته باشم، شاید هم بیشتر
اونقدری که کسی مثل من میتونه عشق چیزی بشه، حتی بیشتر 
دوست دارم 
همین چند روز پیش برای معاینه‌ی چشم‌ راهی مطب چشم‌پزشک شدم،در حالی که خودم مطمئن بودم چشمانم ضعیف شده است در کمال تعجب شماره‌ی‌شان هیچ تغییری نکرده بود، با دو قطره نسخه‌ام را پیچید و خیالم را راحت کرد؛ داشتم به این فکر می‌کردم که ای کاش می‌شد قطره‌ای هم برای کنار رفتن هاله‌ی مقابل چشمان‌مان و شناختن آدم‌ها تجویز می‌کردند تا بعد از سال‌ها اطمینان و اعتماد در بزنگاه حساس زندگی پشت‌مان خالی نمی‌شد،شناختن‌های ،به خیال خود، کامل‌مان
روز جهانی دوستی یادی هم بکنیم از اون بزرگواران که در قالب دوست من دوست داره با دوست تو دوست بشه ، دوست داری با دوست من که که دوست داره با دوست تو دوست بشه، دوست بشی ! اومدن جلو... بعد نگو اون زیر میرا یه هدفای دیگه داشتن. از جنس آستین بالا زدن واسه شازده پسرشون. بعد چون از نه شنیدن هراسان بودند واسطه بدبخت رو پاس میدادن سمت ما خودشون مشغول جا باز کردن تو دل ما بودند. بعد ما به واسطه که گفتیم نه، دیگه رویی ازشون ندیدیم! یه جوری نیست شدند که انگار هیچ
چشمان به راهِ تو ، دل بیقرار خویش
افسرده از ندیدن روی نگار خویش
عطر تو هست ، نمی بینمت چرا ؟
ای گل ، نظر نکنی سوی خار خویش ؟
بردی دلم به محبّت و ناز خود
شد سینه عاشقِ تو ، داغدار خویش
هربار سر به خیال تو می زنم
از سوز فاصله ها سر بدار خویش
هستی تو حاضر غایب ز دیده ها
دریاب عاشقِ چشم انتظار خویش
شاید که دیده ببیند ولی تورا
نشناسد از سیاهی قلب نزار خویش
با خود ببر به سفرهای دور دست
با موج مهربانی عالم شکار خویش
آقا ، تو گوشه ی چشمی نشان بده
غوغا کنم ب
نحوه کشیدن خط چشم با مداد چشم








موقع کشیدن خط چشم، پلک بالا باید کاملا خشک باشد. پلک چشم را با یک یا دو انگشت نگه میداریم.
 
طرز کشیدن خط چشم

استفاده صحیح از خط چشم زیبایی
چشمان را چندین برابر میکند و مژه ها ضحیمتر به نظر می آیند. بعضی از
خانمها دوست دارند که در روز از خط چشم استفاده کنند. استفاده صحیح از خط
چشم زیبایی چشمان را چندین برابر میکند و مژه ها ضحیمتر به نظر می آیند. خط
چشم به رنگهای مشکی و قهوه ای تیره در دسترس است.
 

موقع کشیدن
داشتن یه دوست خوب و مهربون ، یه نفر هم عقیده با تو ، یه نفر از جنس تو ، یه نفر که درکت میکنه چون مثل خودته خیلی خوبه . یه همچین دوستی دارم . با اینکه مجازیه ، با اینکه تا الآن ندیدمش ، صداشو نشنیدم ولی بهترین دوستمه . از مرز اینترنت و وای فای فراتر رفتیم و واقعی شدیم . دو تا دوست حقیقی . دوست دارم دوست خوبم ....نیلو
من که به جز فکر تو اندیشه ی دیگر به سرم جای نداشت ... موی سپید است چرا ? عمر هدر رفت چرا ? گفته ام و بار دگر نیز بگویم که من از روزن چشمان ترم می روم از خود , گذری چون به من آری قد دیداری از این دور و دمی ... جان دلم ... #الهام_ملک_محمدی
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوستتا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفسطوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
زلف او دام است و خالش دانه ان دام و منبر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشرهر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنکدردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
گر دهد دستم کشم در دیده هم چون توتیاخاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
 
حض
گفت سعدی مصرعی ، این بس نکوست # دوست آن باشد که گیرد دست دوست
این سخن اکنون چه بی معنی شده # یا که این سان گفتمان در عصر اوست
مردمان اینک ملون گشته اند # می کنند از کله ی هر دوست پوست
دست کس را گر نمی گیری مگیر # اینچنین رفتار خنثی از چه روست
بخت بد را منتظر گشتی به دوست # غیبت و تهمت تو را یک گفتگوست ؟
خورده ای از سفره اش صد من نمک # چشم بر هر لقمه انگاری که موست
گرجی از دنیا تو خود تنها برو # همره یکرو فقط یک آرزوست
چهره ی شما گرم است یا سرد ؟
چشم ها
رنگ چشم سرد
چشمان خاکستری و روشن ، رنگ هایی هستند که همیشه با یک چهره ی سرد و روشن ظاهر می شوند . همچنین مجموعه ای از رنگ ها وجود دارد که هم در پوست های سرد گیرایی خوبی دارند و هم در پوست های گرم جذابیت خاصی را به دست می آورند ؛ برای مثال می توان به رنگ های سبز ، آبی تیره ، قهوه ای پر رنگ و چشمان عسلی با پس زمینه های آبی یا خاکستری اشاره کرد . Julianne Hough چهره ی معمولی و رنگ پوست سردی دارد که به خوبی با چشم های او که رنگ آ
خلاصه :دانلود کتاب داستان چشمان سگ دارش دختری از فرآورده درد , پسری از متاع کینه…زندگی شان جوری بهم گره خورد که چه بسا تقدیر نیز حریفشان نشد… داستانی پراز فرازو نشیب , علاقه , عناد , کیفر و خشم . . عشق و علاقه , عشق و علاقه است . خیر اختیاریست و خیر ناخواسته . خیر میشود بر راز اختیار کسی را گزینش کرد و شیدا شد .کتاب داستان های دیگر ما :دانلود کتاب داستان علاقه به چه ارزشدانلود کتاب داستان تقدیر فرشته هادانلود کتاب داستان قهوه ای برجستهخیر میشود از
عشق در لحظه پدید می آیددوست داشتن در امتداد زمان؛این، اساسی ترین تفاوت میان "عشق و دوست داشتن" است.عشق، معیارها را درهم می ریزد...دوست داشتن بر پایه ی معیارهابنا می شود...عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشددوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد...عشق، قانون نمی شناسد!دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی ست...عشق، فوران می کند چون آتشفشان و شره می کند چون آبشاری عظیم ...دوست داشتن، جاری می شود چون رودخانه ای بر بستری با شیب نرم
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست    
دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آینه شدن‌ها آیا               
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
بی‌سبب تا لب دریا مکشان قایق را         
قایقت را بشکن ! روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد             
آه ! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست
آنکه یک‌عمر به شوق تو در این کوچه نشست       
حال وقتی به لب پنجره می‌آیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری            
گفت : هر خواستنی عین توانایی نیست
برای توی مینویسمبله، خود خودت. همان جوهر. همان که آدم‌ها نمیفهمندش. من میفهمم. میدانم.من فروغ چشمان تو را میشناسم. پشت صدای بلندت، ضربان نازک قلبت را میشناسم. خنده‌های تو حتما به معنای خنده‌ی چشمانت نیست. من خنده‌های قلبت را میشناسم. تو همان آشنای دوری که دیر دیدمت. ای تو که دلت به وسعت دریاست، به کوچکی قرص ماه از روی زمین و به نازکی ساقه‌ی گندمی در تابستان. با توام.‌ تویی که بوی تلخ تنهایی‌های دنجم را میدهی. و رنگ دوست داشتن‌هایت تاریک است
آمده‌ام خانه. بعد از چند وقت خانه‌ام؟ نمی‌دانم.دیشب توی خواب داشتیم با پدرم جایی می‌رفتیم، نمی‌دانم کی زد کنار و از درد به خودش پیچید، از شکاف سینه‌اش و از دهان‌اش خون بیرون می‌زد، جلوی چشمان‌ام جان می‌داد. صبح آمدم روی کانتر نشستم و کمی نگاه‌اش کردم. صبحانه را همان‌جا خوردم، این‌بار او بود.همیشه از تصویرِ رنجِ مادرم از خواب بیدار می‌شدم. یک بار را یادم آمد که در خواب، از پیشانی‌اش خون بیرون می‌زد و به سرعت چهره‌اش را سرخ می‌کرد،
تو از همه ما بیشتر از باران لذت میبردی رنگین کمان را بیشتر از ما دوست میداشتیاز شمردن ستاره ها تو هیج غافل نمیشدیاینکه عاشق آسمان بودی و به پرواز فکر میکردی راز بین تو و خیالت بوداینکه عاشقت بودم راز بین من و رازقی ها بودرازت را که فاش کرد ؟ رازم را که فاش کرد ؟  کاش فریاد زده بودم که دوستت دارم کاش خوب به دور تو من میگشتمکاش پشت پایت آبی نمی ریختم  کاش قبل از اینکه پرواز کنی من در چشمان تو غرق میشدم
دریغ وقتی من خواب خواب بودمآسمان تو را سه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها